عشقي است عشق تو به دلم جا نمي شود
دل بيش ازاين عزيز كه رسوا نمي شود
پژمرد غنچه اي كه برايت شكفته بود
يك باغ آرزو كه شكوفا نمي شود
آن وعده ها كه دادي و هر گز نيا مدي
اين روز ها كه گمشده پيدا نمي شود!
با غمزه اي تمامِ دلم پاره پاره سوخت
هر پاره آتشي چو تو زيبا نمي شود!
آشوبها و فتنه و غوغا ز چشم توست!
با يك نگاهِ ناز كه دعوا نمي شود!
شيرين ز لعل لب بشود كام ما، عزيز
شيرين دهن به گفتن حلوا نمي شود
عمريست منتظر به نگاهي نشسته ام
زين بيش آدمي كه شكيبا نمي شود
در گوشه اي به سنگ دلت جا گرفته ام
سنگين نشسته اي كه دگر پا نمي شود
برگوشِ بختِ خفته زعشق و وفا بخوان
بالين خواب رفته كه لالا نمي شود!
پشتم شكست پشت درِ عشق اي خدا
اين در چرا به روي دلم وا نمي شود؟
با ما بيا تو يكدل و يكرنگ شو ! عزيز
هر چند زيركيِ تو حاشا نمي شود!
((ما در پياله عكس رخ يا ديد ه ايم))
زين سان كلاه گود سرِ ما نمي شود!
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط نــاهـــــیــد
آخرین مطالب